به تازگی خبری در واشنگتنپست منتشر شده که حاکی از جاسوسی ابزارهای رمزنگاری یک شرکت سوییسی است که به دولتهای مختلف از جمله ایران، تجهیزات اطلاعاتی امنیتی میفروخته است. ظاهرا داستان، ابعاد گستردهای دارد و محدود به ایران نیست. اهمیت موضوع را میتوان از جوانب متفاوت بررسی کرد و طبیعتا من از منظر آزادی نرمافزار به آن نگاه میکنم.
سالهای سال است که فعالان آزادی نرمافزار و در راسشان ریچارد استالمن (بنیانگذار جنبش آزادی نرمافزار) میگویند «نرمافزاری که آزاد نیست، جاسوسافزار است». اما در اکثر مواقع افراد بحث را به حاشیه میبرند و چنین اظهارنظری را، افراطی و به دور از واقعیت میخوانند.
در دنیای دیجیتال، بسیاری شرکتها از محل ارائه خدمات برای امنیت ارتباطات و حتی ناشناسی کسب درآمد میکنند. اما محصولات [تقریبا] تمام این شرکتها، انحصاری هستند. یعنی نه اجازه استفاده آزادانه دارید، نه اجازه بررسی کد و یافتن اشکالات و اصلاحشان و نه آزادی اینکه آنها را برای امنیت بیشتر دوستان و آشنایانتان، به آنها بدهید. اما این شرکتها، به تبلیغات گسترده و هیجانانگیز، مثلا صحبت از رمزنگاری ایمن و… میکنند. با وجودی که هر از گاهی، موارد جدید از وجود [عمدی] در پشتی در این برنامهها خبرساز میشود، اما ظاهرا افراد قرار نیست از این وضعیت درس عبرت بگیرند.
این مورد جدید، یک فاجعه است: استفاده از تجهیزات (نرمافزاری/سختافزاری) غیرآزاد در زمینه امنیتی و اطلاعاتی توسط دولتها. یک فاجعه تمام عیار است. سخت است باور کردن اینکه دولتها حاضر میشوند تجهیزاتی را به کار بگیرند که به معنای واقعی، کنترلی رویشان نداشته باشند. در نتیجه، نه به واسطه تحقیقات و بررسیها متخصصان بلکه با خارج شدن اسناد دولتی از طبقهبندی محرمانه است که مشخص میشود دستگاههای امنیتی و رمزنگاری بسیاری دولتها، محل نشت عمدی اطلاعات برای دستگاههای اطلاعاتی امریکا بوده است. و این، یک فاجعه است.
شاید نشود از مردم عادی انتظار داشت. به هر حال وقتی از همه طرف (کتابهای درسی در مدارس، برنامههای تلوزیونی داخلی و خارجی، تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی و…) فقط و فقط از نرمافزارهای انحصاری گفته میشود و به رغم ۳۵ سال تلاش خیرهکننده در دنیای نرمافزارهای آزاد، هنوز مردم چیزی از این جنبش نمیدانند، طبیعی است که مردم، به جای نجات خود از نرمافزارهای انحصاری، فقط از یکی، به دیگری مهاجرت کنند. چیزی که عجیب و تاسفبار است، بیتوجهی دولتها به این موضوع است. در نتیجه، نه تنها دولتها، اهمیتی به آزادی رایانش خودشان نمیدهند، بلکه در کودکی، ذهن جامعه را با تفکر و ابزارهای انحصاری مسموم میکنند.
در این وضعیت، علاوه بر اینکه باید امید داشته باشیم برای تغییر وضعیت، باید تا جایی که میتوانیم کمک کنیم که فردایمان از امروزمان آزادتر باشد. تلاش تکتک افراد بسیار مفید و ارزشمند است اما تلاش هدفمند، با برنامه و جمعی به مراتب میتواند تاثیرات گستردهتر و اثربخشتری داشته باشد.
Comments
No comments yet. Be the first to react!